هفت سکانس دیکتاتور عراق ؛ از اوج قدرت تا حضیض ذلت

  یزدفردا - گروه سیاسی: دیکتاتوری که 47 سال پیش برای اولین بار حکم اعدامش صادر شد و دستانش به خون صدها هزار انسان بیگناه در عراق، ایران و نیز کویت آغشته و آلوده بود؛ شنبه مورخ 9/10/85 ساعت 6 و30 دقیقه بامداد به وقت محلی در حالی به دار مجازات آویخته شد که پرونده های قطوری از جنایات جنگی وی هرگز باز نشد.

دیکتاتور جانی در حالیکه در عمر 24 ساله حکومتش می توانست بالاترین درآمد و آسایش را به علت وجود آب فراوان ، ذخائر غنی نفت ، سنگ های معدنی و جاذبه های گردشگری و میراث فرهنگی غنی چند هزار ساله بابل برای مردمش به ارمغان آورد به موازات 3 جنگ بزرگ و خانمانسوز را برای کشورش و همسایگان خود ساز کرد .
جنایتهای وحشتناکی را برای شیعیان جنوب و کردهای شمال عراق رقم زد . بیش از 700 بار کشور عزیزمان از جمله شهرهای مرزی (سردشت ، پیرانشهر، زرده کرند و ... ) و جبهه های جنگی (عزیزان رزمنده) را مورد حمله ددمنشانه خویش قرار داد .
شهرهای بسیاری را آماج حملات بمبهای خوشه ای ، موشکها و راکتهای خود نمود . در جنگ تحمیلی از 31 شهریور 1359 تا مرداد ماه 1367 شهرهای مرزی غرب و جنوب غربی را در استانهای خوزستان ، کرمانشاه و ایلام اشغال کرد . عملیات انفال را در سال  1986 تا 88 و قتل عام 180 هزار نفر از کردهای شمال عراق را در کارنامه جنایت خود به ثبت رساند.
 او همچنین در 28 مارس 1988 اسفند 1365 حمله شیمیایی به حلبچه را صورت داد و در دوم اوت 1990 دستور حمله به کویت توسط دیکتاتور خون آشام صادر شد. در 1991 پس از جنگ نفت و اعتراض شیعیان جنوب و کردهای شمال این کشور اقدام به قتل عام 60 تا 65 هزار شیعه دست زد .
و در پی آن موجب شد تا هزاران جوان پاک ، رشید و حماسه ساز ایرانی را اسیر زیاده خواهی خود نماید تا از خاک جوانان این وطن هزاران لاله و گل سیاوشان بروید تا نام او در کنار نامهای هیتلر ،‌میلوشویچ ، پنیوشه و... قرار گیرد.
با این تفاوت که صدام جنایتکار که دستور قتل عام می‌داد حتی جرات خودکشی همانند هیتلر هم پیدا نکرد و به موازات حاضر شد خفت دستگیری و اعدام را به جان بخرد.
به جرات می توان گفت:‌ که هیچیک از دیکتاتورهای تاریخ از جمله موسولینی ، استالین ،‌هیتلر ،‌میلوشویچ و پنیوشه و ... مردم کشورخود را همانند صدام به جوخه اعدام نسپاردند هنرنمایی جنایت او موجب شد تا بیش از یک میلیون نفر از مردم کشورش به شهادت برسند و قبر بسیاری از آنها همچنان نامعلوم باشد . 
بطور کلی سیاستهای غلط جنایتکار بعثی موجب شده تا سالهای سال عراق نتواند قامت راست کند و خرابی‌ها به حدی است که حالا حالاها باید سازندگی در ایران و عراق صورت گیرد. او حتی، کویت را هم اسیر دیوانگی خود کرد ، چاههای نفتی را به آتش کشاند و موشکهای خود را به خاک عربستان شلیک کرد .
تمامی موارد را وقتی کنار هم می‌گذاری میفهمی که واقعاً‌ دیکتاتور بعث عطش خوردن خون و نوعی سادیسم داشته و گرنه چگونه می شود که شخصی تا این اندازه خونخوار باشد حتی روی آتیلا ، نرون ، چنگیز ، هیتلر و بقیه را سفید کند .
اما با این اوصاف ارابه تاریخ به حرکت خود ادامه داد تا سرانجام قانون الهی به جریان افتد. وارث کاخ های خیال برانگیز شب های بابل بالاخره در این مکان به دار عبرت آویخته شود . موضوعی را که کمتر کسی در مخیله اش می توانست متصور شود که صدام اینچنین با خفت عزرائیل را ببیند و معدوم شود . شاید این رسم تاریخ برگرفته از قانون فیزیکی باشد که «هر عملی، عکس العملی است مساوی با آن و در خلاف جهت آن». 
سکانس های نزدیک شدن تاریخ مصرف دیکتاتور بعث
سکانس اول :
سردار قارسیه یا دن کیشوت بعثی در تلویزیون ظاهر می شود قرارداد الجزایر را در یک سخنرانی بی اعتبار می داند و آنرا پاره می کند ، تصویر بعدی او را در حالیکه پشت یک توپ دوربر قرار دارد نشان می دهد با لباس سبز ، کلاه کج مشکی .
هواپیمایی از نوع میگ ‌، سوخو و توپولوف به پرواز درمی آیند ، بمباران آغاز می شود ، همزمان تانک ها ، نفربرها با سرعت به پیش می تازند . توپهای «خمسه خمسه » آتشبار خود را به سر مردمان بی‌دفاع ایران زمین فرو می‌بارند ، بخشهایی از استانهای کرمانشاه، ایلام و خوزستان بلافاصله به اشغال درمی آیند .
شهرهای قصرشیرین ، مهران ، دهلران ، نفت شهر ،‌خرمشهر ،‌هویزه ، بستان، آبادان، سوسنگرد و .... به اشغال نظامی سپاه ابرهه درمی آیند .
بسیاری از کودکان ،‌پیرزنان و پیرمردان با آتشبار بعثی ها مجبور به مهاجرت از خانه و کاشانه خود می شوند ، برخی در حین فرار به شهادت می رسند و بعضی هم به اسارت درمی آیند .
سکانس دوم:
نخل های خرما در آتش غضب و عقده صدام می سوزند ،خانه ها و اموال مردم غارت می شود ، بیماران در بیمارستانها به رگبار بسته می شود ، مراکز اداری توسط بولدوزر تخریب می شوند و تیرآهنها برای ساخت سنگرهای بعثی بکار گرفته می شود گویی جنون وحشتناک او از اجداد پیشین خویش از جمله «نمرود» که شیفته قتل و خونریزی بود گرته برداری شده است . غافل از اینکه فرجام غروری که داعیه خدایی داشت عاقبت با «پشه ای کوچک» به زانو درآمد .
او نیز در حالیکه در اندیشه تبدیل شدن به ژاندارم منطقه ، حاکم و رئیس اعراب را در سر می پروراند ابزار جنگ میان مردم مظلوم کشورمان و مردم دربند عراق را فراهم کرد و نام این نبرد را مبارزه عرب و عجم نامید و بر جنگ نام قادسیه قرار داد. او دیوانه وار به تخریب و یورش و حمله ایران مبادرت ورزید ، غافل از آنکه پدران او، یا حتی حاکمان ترک ، ترکمان ، یونانی ، حتی اسکندر و چنگیز هم نتوانستند ، فرهنگ و زبان ایرانی را متاثر سازند، بلکه خود در فرهنگ غنی کشورمان ذوب شدند.
امری که در بسیاری از کشورهای منطقه و تمدنهای کهنی همچون مصر اجرایی شد حتی در خود بابل که مهد تمدنهای کهن بود انجام گرفت .
چنین شد که او نتوانست به اهدف خویش جامه عمل بپوشاند اما همچنان بر خرابی شهرهای ایران با دنائتی خاص تاکید می ورزید .
سکانس سوم :
سربازان صدام پس از مواجه شدن با رشادتهای سربازان و مردم غیور ایرانی و تحمل شکستهای سنگین ، همانند آزادی خرمشهر که بر اساس از خود گذشتگی رزمندگان دلیر ایران رقم خورد ، موجب شد تا از 2 طریق به جبران مافات بپردازند .
 نخست تجهیزات ادوات و ابزار جنگی ، سپس استفاده از سلاحهای غیرمتعارف. برای این منظور هواپیماهای بسیار پیش رفته ای همچون سوپراتاندارد ، میراژهای 2000 و 4000 ، میگهای 29 ،‌تانکها و ادوات پیشرفته و ابزار جنگی مدرن در اختیار صدام قرار گرفت ،‌اما باز هم با این ابزار نتوانست با اراده مردم نجیب ایران مقابله کند و شاهد این بودیم که باز در عملیاتهای مختلف شکست را به جان خرید . به نحویکه آرام آرام اشغالگران به بیرون از مرزها هدایت می شوند .
اول برای جبران شکستهایش به استفاده از سلاحهای غیرمتعارف شیمیایی روی می‌آورد، دستور حمله به شهر سردشت ، پیرانشهر ، روستای زرده کرند غرب ، که تنها مردم عادی در آنجا حضور دارند بدون دلیلی خاص و صرفا برای وارد آوردن تزلزل در روحیه مردان و زنان ایرانی اقدام ورزید . در سردشت 3500 نفر در دم به شهادت می‌رسند ، 1500 نفر هم پس از بمباران شهید شدند اما مردم کشورمان همچنان چون کوه باصلابت استوار ایستاده اند .
سکانس چهارم :
صدام بازهم مانور تبلیغاتی از خود نشان می دهد ، سفر به کشورهای منطقه ، دیدار سران عرب از عراق ، غرور وصف ناپذیری به حاکم سابق عراق می بخشد . او خود را بزرگ اعراب می داند چرا که معتقد است عراق چهارمین لشگر ، مکانیزه دنیا را داراست .
سران عرب به حمایت های خود از عراق در برابر ایران متعهد می شوند . اما با اینحال آرام آرام اشغالگران بعثی از خاک کشورمان طی عملیاتهای مختلف بیرون رانده می گردند . در این میان آزادی جزیره «فاو» در عملیات والفجر 8 آب سردی بر سر صدام می‌ریزد و او به واقع درمانده شده است .
سکانس پنجم :
صدام که از آغاز جنگ حمله های هوایی به شهرها را در دستور کار خود قرار داده است باز هم یورش های ناجوانمردانه خود را شدت می بخشد . خبر موشکباران شهرهای کوچکی همچون دزفول مدام در تلکس‌های خبری قرار می گیرد کودکان بسیاری در خون می غلطند . بمباران های خوشه ای که برای کشتن نفر درست شده در شهرهای کرمانشاه ، سنندج و دیگر شهرها به نحو وحشتناکی بکار گرفته می شود .
شدت بمبارانها به حدیست که اکثر شهرهای مرزی در استانهای کرمانشاه ، ایلام ، خوزستان در فصلهایی از سال خالی از سکنه می شود ، صدام این کار را برای ترس و به تاخیر انداختن اجرای عملیات نظامی ایران انجام می دهد تا با افزایش آمار زخمی ها و خالی شدن ذخایر بانک خون ،دارو و تخت های بیمارستان حمله نظامی رزمندگان ایرانی به تعویق افتد. سیاست وحشی گری صدام بر این پایه می چرخد که حتی دبستانها ، بیمارستانها و جان پناهها هم در دستور بمباران قرار می گیرد .
در این میان مدارس بسیاری که کودکان 7 تا 10 ساله در آن مشغول به آموزش و تحصیل بودند در خون پاک خود می غلطند . جان پناههایی که تنها برای در امان ماندن از ترکش ساخته شده اند با موشکهایی ناگهان فرو می ریزند و تن و دست و سرهای پاک آنها به علت لحظه اصابت موشک و ایجاد خلاء به سقف ها در و دیوارها می چسبد اما باز هم عطش خون آشام بعث تکریتی را فروکش نمی کند .
سکانس ششم :
دیکتاتور جاهل بعث چون از این ترفندها طرفی نمی بندد این بار میان بمب های شیمیایی ها خود را غلیظتر ،‌مرگ آورتر می نماید ، به نحویکه از استفاده گاز خردل به استفاده از سیانور در این میان بمبهای شیمیایی روی می آورد و موجب می شود تا جنایت وحشتناک و مخوف کشتار مردمان بیگناه «کرد حلبچه» رقم خورد ، هیروشیما و ناکازاکی دوم در تاریخ رقم می خورد . بسیاری از کودکان در حین دویدن چون گل به زمین می افتند ، مادرانی کودکان و طفلان کوچک خویش را در حالیکه در آغوش گرفته اند ، به شهادت می رسند و یکباره 5 هزار  نفر در دم به شهادت می رسند .
اما دنیا در سکوت بهت آوری فرورفته است . همزمان موشکهای «اسکات بی» تهران پایتخت را نشانه گذاری می کند تا بلکه ایران وادار تسلیم شود . پرنده های لاشخور منحوس عراق همزمان اکثر شهرهای ایران را آماج حملات مرگ آورشان قرار می دهند . کویت جزیره بوبیان را برای حمله به «فاو» در اختیار صدام قرار می دهد .
بمب های شیمیایی سیانورداری که در حلبچه آزمایش شده این بار در جزیره فاو استفاده می شود ، در عرض 1 تا 3 دقیقه بمب های شیمیایی جواب می دهند و سربازان رشید اسلام چون گل و شکوفه ای که اسیر تگرگ نامهربان شده به خاک می افتند.
خون آشام تکریتی بعث که سرمایه گذاری های کلانی در عرصه نظامی – تسلیحاتی انجام داده تهدید می کند شهرهای دوردست ایران را هم می تواند در زیر پوشش موشکهای خود قرار دهد پروپاگاندای بعث سرمایه گذاری او در زمینه توپهای دوربرد که قادرند تا عمق180 کیلومتر را زیر پوشش قرار دهند را تبلیغ می کند و ... اما آنچه مسلم بود او تنها می خواست که نفرات بیشتری را به کشتن برساند . کشتن بیش از یک میلیون نفر عراقی را باید مهر تاییدی بر این موضوع دانست.
با پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران و وارد شدن به مرحله مبادله اسرا صدام این بار نیز تعلل هایی را رواداشت و بسیاری از اسرا را تا سالهای سال در اردوگاههای مخوف خود نگه می دارد اما با این وجود باید طومار بحث جنگ عراق علیه ایران را پیچیده شد ارزیابی کرد.
سکانس هفتم :
روحیه نا آرام ، متلاطم و روانی بعث تکریتی موجب شد که حمله به کویت را تدارک ببیند و او ادعا می کرد کویت ، استانی از عراق است و باید به کشورش (عراق) الحاق یابد . کویتی که سالهای سال دلارهای نفتی اش را به حساب دیکتاتور بعث واریز می کرد تا به صورت بمب ، موشک ، گلوله های سربی بر سر مردم بی گناه ما فروبارد اینبار همان گلوله ها بر علیه خودش بکار گرفته شود .
این مرحله را باید آغاز افول صدام نامید چرا که اشغال کویت و تهدیدهایی که بر علیه عربستان شد موجب گشت تا جهان در برابر عراق بایستد و بلافاصله نیروهای بعث از عراق بیرون ریخته شوند اما با اینحال بسیاری از بانکها ، موزه ها و سرمایه های نقدی کویت توسط برادران عراقی بعثی خود که تا دیروز حامی آنها در جنگ علیه ایران بودند و در برابر رزمندگان ما مبارزه می کردند غارت می شود و پشت بند آن بیش از صدها حلقه چاه در کویت به آتش کشیده شود .
به نحویکه از شدت آن ابرهای سیاه در آسمان تشکیل می شود به حدی که گاه با بارش های نفتی و اسیدی روز را به سیاهی شب بدل می گرداند شهرها کاملا در تاریکی مطلق فرو می رفت تا خسارت زیست محیطی در کنار خسارتهایی که بمباران شیمیایی او داشت در کارنامه اش ثبت شود . شورشهایی در مناطق عراق و جنوب عراق توسط شیعیان در بند با وحشیگری خون آشام بعث سرکوب شد . هورها و نیزارهای بسیاری در جنوب مظلوم عراق خشک می شود .
عراق وارد تحریم های سنگین می گردد، به واقع عراق آرام آرام خلع سلاح می شد . اجرای نفت در برابر غذا موجب مرگ هزاران کودک و طفل را بهمراه می آورد. حادثه 11 سپتامبر و فروپاشی برج های دوقلو به واقع مهر تاییدی بر پایان تاریخ مصرف دیکتاتور عرب می‌‌زند. همین خود عاملی شد تا در پایان سال 1381 (2002 میلادی) و 3 روز مانده عید سال 1382 عراق طی اولتیماتومی مورد تهاجم هوایی زمینی نیروهای آمریکایی و انگلیسی قرار گیرد .
مترسک پوشالی ارتش صدام ظرف مدت 23 روز در 9 آوریل 2003 مصادف 21 فروردین 1382 در هم می شکند. یکسال بعد 2 پسر صدام همانا عدی و قصی توسط نیروهای عراقی کشته می شوند .
سرانجام صدام پس از 8 ماه فراری بودن در 22 آذر 82 در حالیکه قیافه اش با موهای ژولیده و بلندش بیشتر شبیه کارتون خوابها بود به نحو خفت باری دستگیر شد .
در ژوئیه سال 2004 برای اولین بار دادگاه صدام برگزار می شود  تا به 1500 اتهام پاسخ دهد . برپایی بیش از 30 جلسه دادگاه و اعتراف و افتخار به بمباران شیمیایی علیه سربازان کشورمان و حتی مردم خودش و کشتار 180 نفر از شیعیان مظلوم «الدجیل» سرانجام صدام را به چوبه دار می سپرد.
حکم اعدام توسط نوری المالکی نخست وزیر عراق امضا می شود و در نهایت دیکتاتور عراق در محل استخبارات الکاظمیه که توسط خود وی برای از بین بردن مخالفانش درست شده بود در حالیکه به شدت مضطرب بود و به واقع باوری به اعدام نداشت و تصور می کرد همانند فیلم سینمایی قهرمانی به فریادش می رسد و او را نجات می دهد در حالیکه پالتوی مشکی به تن داشت طناب زردرنگ دار به گردن خون آشام بعث که میلیونها نفر را اینچنین به شهادت رسانده بود افکنده می شود، تلویزیون عراق نخستین تصاویر اعدامش را به جهان مخابره می کنند .
تمامی شبکه های خبری ، خبر اعدام صدام را مخابره می کنند و مردم با چشم خود می‌بینند چگونه خفاش خون آشام بعثی ، به قعر جهنم فرستاده می شود پایانی عصر دیکتاتور جنایتکار عراق رقم می خورد و سرفصلی نو در تاریخ عراق جدید بازگشایی می شود . 
منبع : خانه ملت -خبرگزاری مهر 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا